چکیده ای از میم

فقط برای خودم

چکیده ای از میم

فقط برای خودم

۷ مطلب با موضوع «گاه نوشت» ثبت شده است

انگار تابستون رو گذاشتن رویِ دور تند!! اما نمیدونم چرا با این همه تندی و سرعت ؛ چرا بعضی روزها اینقدر کُند میگذره :/ مسخره‌تر از این تابستون نداشتم ://

همیشه دوست داشتم که به خیالاتم برسم ولی هیچ وقت اینطور نشده ... حس میکنم این خیالات بلایی شده اند برای دنیا و آخرتم ... خدایا کمکم کن ...

حالم خوب است! هرچقدر هم که امتحانات اذیت کنند اما من حالم با خدایم خوب است ... من حالم در یک نیمه شب خیلی خوب است ... خدایا ممنونم...:)
خدایا ... شرمنده ام که چندین و چند ماه ، چندین و چند سال چیزی را خواستم که تو ؛ بزرگ عالم به صلاحم ندیده بودی ... چیزی را دوست داشتم که تو در آن شری دیده بودی ... چیزی را تصور میکردم که تو در حقیقت منعم میکردی ...
خدایا شرمنده ... باید به سلیقه ات احترام بگذارم حتی اگر شده با نابود کردنِ رویاهایم ؛ خیالاتم و در نهایت همه آرزوهایم ... خودت راه را نشانم بده ...

و معصومین چه حقیقتِ بزرگی ان ... و چه و انبیاء چه حکمتی و عظمتی در اونا نهفته است .... و حضرت زهرا(س) بزرگترین حقیقتِ مطلق ... و چه نادانیم ما که برای پیدا کردن آرامش به انواع و اقسام موسیقی و ... پناه میبریم در حالیکه آرامشِ واقعی نزد خدا و ائمه است و بس .... و چقدر احمقم من که دور شدم و دور بودم البته .... 

در اسفند هرکاری میخواهید انجام دهید ولی امتحان نگیرید!
دیروز امتحان ریاضی ای رو دادم که بیشتر سوالاش مثل کتاب بود و منم فقط یه جای خالی رو که اونم از متن کتاب بود اشتباه نوشتم که میشه نیم نمره :( خدا کنه غلطای مسخره و الکی نداشته باشم ...
بین همه این استرسها لیگ علمیهم اومده وسط! که همه مدرسه انتظار دارن تیم پنج نفره ما مقام بیاره! دو بدبختی وجود داره: یکی اینکه این برای اولین باره که اجرا میشه و دومی اینه که تیزهوشانم داره با ما رقابت میکنه! یعنی بدبختیه تمام! تیزهوشان کجا و ما کجا!!!!
+خدا رحمتمون کنه ...